نویسه جدید وبلاگ

ابراز وجود يكي از مهارتهاي اجتماعي است كه در محيطها ي تخصصي و در تعاملات روزمره بسيار مفيد است. وقتي ديگران حقوق ما را رعايت نمي كنند، آزرده، خشمگين و ناراحت مي شويم، اما برخي از ما نمي توانيم ابراز وجود كنيم. اين مشكل ريشه هاي تربيتي دارد و ناشي از پرورش يافتن ما توسط والديني بسيار سختگير است كه «فرزندان خود را مي بينند، اما حرفهاي آنها را نمي شنوند» اين گونه كودكان در مدرسه ياد مي گيرند كه معلمان بچه هاي ساكت را دوست دارند ولي آنها بعدها من سختي مي توانند بر سلطه پذيريهاي بازمانده از دوران تحصيل  و آموزشهاي خانوادگي خويش فائق آيند اما پژوهشها نشان مي دهند كه ما مي توانيم مهارت ابراز وجود را در خودمان بهبود بخشيم.

   لنج و جاكوبسي، مهارت ابراز وجود را اين گونه تعريف كرده اند:

« ابراز وجود شامل گرفتن حق خود و ابراز افكار، احساسات و اعتقادات خويش من گونه اي مناسب مستقيم و صادقانه است من نحوي كه حقوق ديگران را زير پا نگذاريم

   ابراز وجود متشكل از هفت دسته پاسخ است كه سه دسته از آنها پاسخهاي منفي هستند: 1- ابراز عقايد نامعقول و متفاوت  2- تقاضاي تغيير رفتار از ديگران  3- رد درخواستهاي معقول آنها.

   چهار دسته پاسخ مثبت عبارتند از: 1- قبول كاستيهاي خود  2- رد بدل كردن تعارف  3- شروع و ادامه تعاملات  4- ابراز احساسات مثبت.

   براي درك كامل مفهوم ابراز وجود ابتدا بايد بين آن و سبكهاي پاسخدهي تمايز قائل شد.

   آلبرتي ووامونزر ( 1975) بين سه سبك پاسخ تفاوت قائل شده كه اين سه سبك عبارتند از: 1-عدم ابراز وجود  2- ابراز وجود 3- پرخاشگري.

   1 – عدم ابراز وجود: يعني در نظر نگرفتن خود و اتخاذ سبكي انفعالي، من نحوي كه ديگران افكار احساسات و حقوق ما را من راحتي نا ديده بگيرند.

   اشخاصي كه از اين شيوه خاضعانه استفاده ميكنند، افرادي مردد، در ظاهر آرام و در واقع بي قرارند كه از مسائل فرار مي كنند و بدون توجه من احساسات خود با ديگران موافقت ميكنند، افرادي اهل ابراز عقيده نيستند، خود را دست كم مي گيرند، اعتماد من نفس ندارند و براي بدست آورذن دل ديگران خود رامن رنج و زحمت مي اندازند. در اين سبك هدف فرد آن است كه من هر قيمتي كه شده ديگران را خوشنود سازد و از ابراز هر گونه تعارض جلوگيري كند.

   2- ابراز وجود: يعني ملاحظه حقوق ديگران و در عين حال گرفتن حق خود. ويژگيهاي اين سبك عبارتند از: دادن پاسخهاي خود انگيخته با لحني دوستانه اما قاطع، نگاه كردن من ديگران، ذكر مسائل مهم، ابراز احساسات و عقايد، منا دادن من خود و نرنجاندن خود و ديگران. در اين سبك هدف شخص رعايت عدالت براي تمامي طرفهاي رابطه است.

   3- پرخاشگري:يعني، تهديد كردن ديگران يا نا ديده گرفتن حقوق ديگران، ويژگيهاي اين سبك عبارت است از: صحبت كردن پيش از اتمام يافتن صحبتهاي ديگران، بلند بلند و تهاجمي حرف زدن، خيره شدن من طرف مقابل، كنايه زدن، ابراز خشن و شديد احساسات و عقايد، بالاتر دانستن خود و رنجاندن ديگران براي جلوگيري از رنجش خود، هدف افراد پرخاشگر بردن بدون رعايت حقوق ديگران است.

ابراز وجود معمولاً مناسبترين پاسخ است. مردم افراد پرخاشگر را اشخاصي ناسازگار، زورگو، سلطه گر وغيرخويشتندار مي دانند. گرچه اين افراد گاهي با نهيب زدن و ترساندن ديگران مي توانند حرف خود رابر كرسي بنشانند، اما باعث مي شوند تا ديگران از آنها بيزارند و گريزان شوند. از سوي ديگر عدم ابراز وجود باعث مي شود تا ديگران  ما را موجودي ضعيف دانسته كه من سادگي مي توان او را فريب داد و در نتيجه اين افراد اغلب از زندگي خود ناراضي بوده و نمي توانند من اهداف خود برسند. اما افرادي كه اهل ابراز وجود هستند كنترل بيشتري بر زندگي خود داشته و اغلب از روابطشان رضايت دارند و من اهداف خويش مي رسند. مردم من آنها اعتماد بيشتري داشته و احترام بيشتري مي گذارند، زيرا آنها را شخصيتهاي محكم و ثابت قدم مي دانند.

 

متن نویسه...




گزارش تخلف
بعدی